
ترفض أم كيليان أن تلعب مع ابنتها، فتحزن ثم تنام في جراب الكنغر، لتقفز بها بعيدا.
ما سر أم...

نیکُلاس و دوستش جونز
با هواپیماهایشان بازی میکنند،
به مهمانی میروند و آب بازی میکنند.

دوست داشتَنیتَرین چیز برای کایلا این است که تمام روز را در آغوش مادرش بگذراند؛
اما این همیشه مُمکن...

کوآلا کایلا با مادرش روی یک دِرخت زندگی می????کند.
چه حِیوان دیگری روی درختی که آنها هستند زندگی می????کند؟

سلام من کِیت هستم دارم برایت دست تکان میدهم.
توهم میخواهی برایم دست تکان بدهی؟
سعی کنید با...

جیم در راه مدرسه، به طور غافلگیر کننده ای به یک بچه گربه ملوس برخورد می کند.
جیم بچه...

گربهای بود که کارش فقط بخور و بخواب بود.
آنقدر تنبل بود که حاضر نبود از روی کاناپه بلند...

عِنْدَما تأْخُذُ صُوفِي حَمَّاماً مَعَ عائِلَتِها في الجَدْوَل تَجِدُ نَفْسَها مُحَاطَةً بِكُلِّ أَنْواعِ الفُقَاعاتِ الغَرِيبة.
مِن أَين يُمْكِن أَن...

فَرِحَ الصَّبِيُّ عِنْدَما حَصَلَ عَلى بالونٍ! لَكِنَّ خَيْطَهُ طَويلٌ، سَيَمْتَدُّ لِيَجْمَعَ ابْتِساماتِ كُلِّ مَنْ مَدَّ يَدَهُ لِيَلْتَقِطَه...
رُبَّما تَلْتَقي...

تَعُودُ لَمِيس إلى المَنْزِل في وَقْتٍ مُتَأَخِّرٍ للغايَة.
إنَّهُ تَقْريباً وَقْتُ النَّوم.
تُرِيدُ أُمُّها أَن تَعْرِفَ أَين كانَت.
حَكَت لَميس...